فرم را پر کنید تا کارشناسان ما در اولین فرصت با شما تماس بگیرند
بسیاری از معاملهگران تنها به صورت سطحی از بولینگر باند استفاده میکنند — مثلاً “وقتی قیمت به بالای باند بالا برسد، فروش کنید” یا “وقتی به پایین باند پایین برسد، خرید کنید”. اما این رویکرد نه تنها غلط است، بلکه فرصتهای واقعی را از دست میدهد.در این مقاله، ما فلسفه بنیادین این اندیکاتور را بررسی میکنیم، محاسبات دقیق آن را شرح میدهیم، هر ورودی (input) را تجزیه و تحلیل میکنیم، و استراتژیهای عملی و خطاهای رایج را بررسی میکنیم تا شما بتوانید از این ابزار قدرتمند به شکل هوشمندانه و علمی استفاده کنید.
بولینگر باند (Bollinger Bands) توسط جان بولینگر در دهه ۱۹۸۰ توسعه یافت و یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این اندیکاتور بر اساس انحراف معیار (Standard Deviation) و میانگین متحرک (Moving Average) طراحی شده است.
“قیمتها تمایل دارند در محدودهای حول میانگین حرکت کنند، و هر انحراف شدید از این محدوده، احتمالاً نشاندهنده یک فرصت معاملاتی یا یک واکنش بازگشتی است.”همچنین بخوانید: ترید و هوش مصنوعی: آیا آینده متعلق به “رباتهای معاملهگر” است؟
“قیمتها تمایل دارند در محدودهای حول میانگین حرکت کنند، و هر انحراف شدید از این محدوده، احتمالاً نشاندهنده یک فرصت معاملاتی یا یک واکنش بازگشتی است.”
همچنین بخوانید: ترید و هوش مصنوعی: آیا آینده متعلق به “رباتهای معاملهگر” است؟
به عبارت دیگر، بولینگر باند نه یک سیگنال خرید/فروش مستقیم است، بلکه یک سیستم اندازهگیری نوسانات و نسبت قیمت به میانگین است.
بولینگر باند شامل سه خط است:
Middle Band = SMA(n) Upper Band = SMA(n) + K × SD(n) Lower Band = SMA(n) - K × SD(n)
مثال: ارز دیجیتال BTC/USDT در تایمفریم ۴ ساعته
همچنین بخوانید: آموزش ATR: فراتر از “یک عدد برای حد ضرر” — فلسفه، محاسبه و کاربردهای واقعی
لینک کوتاه مطلب: کپی کنیدhttps://clixori.com/?p=9913
اکنون یک تحلیلگر هوشمند در کنار شماست