فرم را پر کنید تا کارشناسان ما در اولین فرصت با شما تماس بگیرند
دنیای فارکس، بزرگترین بازار مالی جهان را کشف کنید. درباره تجارت ارز، نحوه کارکرد آن و فرصت هایی که ارائه می دهد بیاموزید. سفر خود را برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق فارکس از امروز آغاز کنید.
فارکس به بازار ارزهای خارجی گفته میشود، forex اصطلاحی است برگرفته از دو کلمه Foreign Exchange که به معنی تبادل پول خارجی است. به پول خارجی در زبان فارسی ارز گفته می شود بنابراین فارکس را می توان داد و ستد ارز نامید. ساده ترین تعریف برای دادوستد، تبدیل یک ارز به ارز دیگر است که حجمی از این تبادل ها به منظور خرید و فروش کالا یا خدمات شرکت ها یا دولت ها، هزینه های سفر و خرید جهانگردان یا سرمایه گذاری اشخاص یا بنگاه ها در کشور مورد استفاده ارز میباشد. البته بیشترین حجم تبادل های ارزی با هدف کسب سود از تفاضل قیمت خرید و فروش انجام میگیرد. چیزی که تفاوت دو مقدار Bid و Ask در معاملات محسوب میشود.
در بازار تبادل ارز جهان تمامی بانک ها (از جمله تجاری، مرکزی و سرمایهگذاری)، مؤسسات مالی بزرگ، شرکت های چند ملیتی، تاجران، شرکت های بیمه، شرکت های صادرات و واردات، صندوق های باز نشستگی، سفته بازها و اشخاص حقیقی در آن ارزهای مختلفی همچون دلار آمریکا، یورو، پوند، ین و … را دادوستد میکنند.
پیش از پیدایش پول، عمل مبادله به صورت مبادله مستقیم کالا با کالا و خدمات صورت میپذیرفت. در ایران غلات، در تبت بسته چای، در ویرجینیا بسته تنباکو، در حبشه بسته فلفل و نمک، در روسیه پوست سمور و در حوالی مدیترانه گوسفند بهعنوان معیارهای سنجش و واحدهای ارزش به حساب میآمدند. اما به دلیل مشکلاتی نظیر پرحجم بودن یا فاسد شدن به تدریج سکه های فلزی بهعنوان معیار ارزش مورد استفاده قرار گرفت. کمکم نقل و انتقال سکههای فلزی نیز مشکل بنظر میرسید و زمینه برای ایجاد پول کاغذی یا اسکناس فراهم گردید. اولین بانک مدرنی که بهطور رسمی به انتشار و رواج اسکناس اقدام نمود بانک انگلستان بود.
از نظر علم اقتصاد برای پول سه کارکرد مشخص وجود دارد:
از زمانی که اسکناس جای خود را در اقتصاد باز کرد برای مدت زیادی منتشر کنندگان آن معادل ارزش اسمی آن طلا نگهداری میکردند. این نظام سه رکن اصلی داشت:
وقوع جنگ جهانی اول و رکود بزرگ اقتصادی و نیاز کشورها به اسکناس بیشتر برای تأمین منابع مالی جنگ باعث فروپاشی این نظام شد. عرضه و رونق پول کاغذی تورم و بیثباتی سیاسی و اقتصادی را به دنبال داشت؛ بنابراین نظارت ارزی بین دولتها را میطلبید. پس از جنگ جهانی دوم دولتها جهت بازسازی اقتصاد کشورشان تصمیم گرفتند تا با ثابت نگهداشتن قیمت ارزها نسبت به دلار آمریکا با آرامش و آسودگی خیال به تحکیم مبادلات تجاری بین خود بپردازند. اما این مورد نیز تا سال ۱۹۷۱ بیشتر دوام نداشت (به دلیل مواجه شدن آمریکا با کسری موازنه تجاری).
پس از آن، بنابر شرایط خاص جهان قرار بر این شد که ارزها آزادانه در قبال یکدیگر مبادله شوند و قیمت یک ارز با توجه به عرضه و تقاضای بازار تعیین شود نه به واسطه سیاست دولتها. پس از آن، بانکها که به لحاظ ماهیت بانکی خود همیشه درگیر جریان ارزهای خارجی بودند، به فکر مدیریت منابع ارزی خود افتادند و به همین جهت یک جریان بین بانکی را بوجود آوردند تا بوسیله آن بتوانند ارزهایی که فکر میکردند در آینده ارزش بیشتری خواهند داشت را تهیه و آنهایی را که فکر میکردند ارزش خود را از دست خواهند داد به واسطه این جریان بفروشند؛ لذا به خاطر اینکه هر بانکی استراتژی خاص خود را دنبال میکرد، جریانی به نام «تبادل ارزهای خارجی» ایجاد شد.
همچنین بخوانید: درک مدیریت ریسک فارکس: نکات ضروری برای معامله گران
کشورها میتوانند به روشهای زیر نرخ تبادل ارز خود را مشخص کنند:
سیستمی که ترکیبی از نرخ شناور و نرخ ثابت دولتی است و احتمال دخالت دولت بهدف کنترل نرخ آن ارز نیز به کرات وجود دارد. قابل ذکر است در نظام شناور ارز، عرضه و تقاضای ارز تعیینکننده قیمت آن ارز میباشد؛ بنابراین افزایش عرضه یا کاهش تقاضا یک ارز در بازار موجب کاهش قیمت و افزایش تقاضا یا کاهش عرضه موجب افزایش قیمت ارز مورد معامله میشود. بانکهایی که قصد داشتند حداکثر بهرهوری را از شناور بودن نرخ ارزها بدست آورند فعالانه به تجارت با یکدیگر پرداخته و در نتیجهٔ این تحولات یک بازار بین بانکی بسیار بزرگ ایجاد شد. طبیعتاً بازاری که ارزش معاملات روزانهاش به بیش از سه تریلیون دلار آمریکا میرسد هر نوع سرمایهگذاری در هر بازار دیگری را کوچک جلوه میدهد.
وقتی ارزش پول یک کشور در حد متعارفی کاهش پیدا کند صادرات آن افزایش و واردات آن کاهش مییابد. از این طریق کسری موازنه تجاری از بین میرود و به تبع این امر اقتصاد قوی میشود، نرخ بیکاری کاهش یافته و نرخ رشد اقتصادی و فعالیت اقتصادی بالا میرود و از آنجایی که اقتصادهای ملل مختلف در جهتهای مختلفی حرکت میکردند، طبیعتاً برخی تعدیلات لازم بود؛ بنابراین محدودیتهای ورود و خروج سرمایه توسط بیشتر کشورها حذف شدند و شرکت کنندگان اصلی بازار ارز برای تعدیل کردن نرخ ارز براساس ارزشهای مورد انتظارشان آزاد گذاشته شدند.
بهطور کلی بازار تبادلات ارزی با مفهوم امروز آن از سال ۱۹۷۱ ایجاد گردید. البته در آن زمان معاملات از طریق تلفن یا دورنگار به صورت محدود انجام میگرفت و تنها در اختیار بانکٰهای بزرگ و افراد بسیار ثروتمند بود. اما با پیشرفت وسایل ارتباطی حدوداً از سال ۱۹۹۸ امکان معامله از طریق شبکه اینترنت نیز فراهم گردیدهاست. البته مزایای فراوان و جذابیت این بازار سبب شده تا در طی مدتی کوتاه این بازار به بزرگترین بازار مالی دنیا تبدیل گردیده و هر روز نیز به تعداد معامله کنندگان آن افزوده شود.
شرکتها برای کسب اطلاعات مربوط به اقتصاد کشورهای مختلف از شاخصهای اقتصادی آن کشور استفاده میکنند. میزان شاخصهای اقتصادی کشورهای مختلف را سازمانهایی مانند اتاق بازرگانی، سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان توسعهٔ اقتصادی ارائه میدهند. مهمترین این شاخصها عبارتند از:
تولید ناخالص ملی – توزیع درآمد – نرخ ارز – نرخ مسکن – نرخ تورم – نرخ بهرهٔ بانکها – حجم سرمایهگذاری خارجی و داخلی – مصرف سرانه
تبادلات این بازار برخلاف بازارهای مالی سنتی که در مکان فیزیکی خاص و قوانین سازمان یافتهٔ بهخصوص انجام میشوند، در محل مشخصی متمرکز نیست و در حقیقت معاملات بین طرفهای معامله از طریق پایگاه های اینترنتی، تلفن یا شبکه ارتباط بین بانکی صورت میپذیرد. بازار تبادلات ارزی نوعی بازار اصطلاحاً فرابورس یا OTC که مخفف Over The Counter میباشد. این نوع از بازارها مکانی مرکزی و مدیریت سازمان یافتهای ندارند. از اینرو، بازار فرابورسی نیز خوانده میشوند (خارج از بورس فروخته شده، بازاری که مکان فیزیکی ندارد).
بازار بینالمللی ارز هر دوشنبه با باز شدن شرقیترین بانکهای دنیا آغاز به کار میکند. این بانکها شروع به معامله ارز و در نتیجه آن استخراج نرخ برابری ارزها نموده و معاملهگران در دیگر نقاط جهان نیز در صورت تصمیم به معامله در آن هنگام (که طبیعتاً در آن هنگام خارج از ساعت کاری میباشند) بایستی معاملات خود را براساس این نرخها انجام دهند در ادامه بانکها و دیگر موسسات مالی کشورهای آسیایی این پروسه را ادامه داده تا این چرخه به بانکهای اروپا و ایالات متحده آمریکا برسد. البته در هنگام بازگشایی بازار ایالات متحده آمریکا، بازارهای آسیایی روز کاری خود را به پایان رسانیدهاند. این چرخه زمانی، پنج روز هفته بدون یک ثانیه توقف تا جمعه شب ادامه دارد.
همچنین بخوانید: ارز دیجیتال و فارکس: بررسی تقاطع دو بازار مالی
به تعبیری دیگر این بازار در پی خورشید به دور زمین میچرخد. هر روز کاری، ابتدا در شرقیترین بازارها (مهمترین مراکز اقیانوسیه و آسیا بترتیب زمان بازگشایی: ولینگتون، سیدنی، توکیو، هنگ کنگ و سنگاپور میباشند) آغاز شده و با گذشت چند ساعت و در حالی که برخی بازارهای مالی آسیا هنوز در حال فعالیت میباشند، فعالیت بانکها و مراکز مالی در خاورمیانه آغاز شده و در ساعات پایانی بازار توکیو، برخی از بازارهای اروپای شرقی و سپس دیگر مناطق اروپا آغاز به کار میکنند.
به همین ترتیب در میانهٔ ساعات کاری اروپا، تجارت در نیویورک و دیگر مراکز مالی مهم در آمریکا آغاز میشود. سرانجام این چرخه با پایان یافتن ساعت کاری ایالات متحده آمریکا کامل گردیده و مجدداً منطقه آسیا روز دیگر و نیز به دنبال آن فعالیت خود را آغاز مینماید و این پروسه همه روزه (به جز تعطیلات آخر هفته یعنی شنبه و یکشنبه) تکرار میشود.
این بازار در ساعت ۱:۳۰ بامداد دوشنبه به وقت تهران در نیوزلند آغاز و در ساعت ۱:۳۰ بامداد روز شنبه به وقت تهران در غرب آمریکا بسته میشود. البته ساعات ذکر شده میتواند بسته به قوانین کارگزاریهای مختلف اندکی تغییر داشته باشد. همچنین ساعات کاری پلتفرمهای معاملاتی نیز تابع تغییرات تابستانه و زمستانه ساعات کشور میزبان سرویس دهنده کارگزاری است.
شرکتها یا دولتها برای خرید یا فروش کالا و خدمات خود در کشورهای خارجی نیاز به تبدیل و مبادله ارز خود با ارز کشور مربوطه دارند. در حالتی دیگر وقتی مسافران قصد مسافرت به کشورهای دیگر را داشته باشند، برای خریدهای ضروری خود نیاز به تبدیل پول کشور خود به پول کشور مقصد را دارند و بههمین ترتیب وقتی یک فرد یا یک بنگاه بخواهد در سایر کشورها سرمایهگذاری کند نیاز به پول خارجی دارد.برای مثال وقتی سرمایهگذاران اروپایی بخواهند از کشور آمریکا خریدی انجام دهند یا در آمریکا سرمایهگذاری کنند برای این منظور باید پولشان (یورو) را بفروشند و دلار آمریکا بخرند.
البته حجم نسبتاً کوچکی از معاملات ارزی روزانه در بازارهای ارز به معاملات تجاری معمول و سرمایهگذاریها اختصاص مییابد و سایر معاملات ارزی توسط بانکها، تاجران و سفتهبازها انجام میشود که برای بهدست آوردن سود کوتاهمدت است. معاملهگران و سوداگران با پیشبینی حرکت آتی قیمت ارزها، به هدف کسب سود در معاملات اقدام به خرید و فروش ارزها مینمایند. البته پیشرفت ارتباطات بینالمللی و وجود بازاری بیست و چهار ساعته در سراسر جهان نیز به شدت این معاملات افزودهاست.
به جفت ارزهایی که یکی از دو ارز تشکیل دهنده آن دلار آمریکا باشد، جفت ارزهای اصلی یا Majors گفته میشود. جفت ارزهای معرفی شده در زیر مهمترین جفت ارزهای مورد معامله در بازار تبادلات ارزی میباشند و به همین سبب از بیشترین نقدشوندگی در بین دیگر جفت ارزها برخوردار میباشند. علاوه بر این برخی از جفت ارزهای اصلی علاوه بر کدهای سه رقمی متداول به نامهای دیگری نیز خوانده میشوند که در زیر به آنها اشاره شدهاست.
در جفت ارز Kiwi و تعلق آن به گروه ارزهای اصلی به علت حجم معاملات کمتر نسبت به دیگر ارزهای اصلی اختلاف نظر وجود دارد.
به جفت ارزهایی که هیچیک از دو ارز تشکیل دهنده آن دلار آمریکا نباشد، جفت ارزهای غیراصلی یا Cross گفته میشود. به جفت ارز غیر اصلی که ارز پایه (ارز طرف چپ جفت ارزی) آن یورو باشد، کراس یورو و به همین ترتیب برای پوند انگلستان، کراس پوند و … گفته میشود.
ضریب اهرمی (لورج؛ Leverage) به معنی استفاده چند برابر سرمایه اصلی در انجام هر معامله است، که در نتیجه میتواند عامل سود یا زیان به نسبت استفاده از آن ضریب باشد. کارگزاریهای بسیاری وجود دارند که باارائه ضریب اهرمی بالا همانند ۱:۵۰ ،۱:۲۰۰ ،۱:۵۰۰ و غیره به مشتریان خود، امکان انجام معاملات در حجم سنگین را برایشان فراهم میکنند. به عنوان مثال اگر کارگزاری به مشتریان خود ضریب اهرمی ۱:۱۰۰ را ارائه میدهد به معنای آن است که مشتری میتواند تا ۱۰۰ برابر سرمایه خود را در این بازار به صورت اعتباری معامله کند. اگر چه استفاده از ضریب اهرمی بالا، سرمایه اولیه کمتری را از سوی مشتری درگیر میکند، ولی میزان ریسک سرمایه را هم به همان نسبت بسیار بالا میبرد.
از اطلاعات جمعآوری شده از نسبت تعداد ضررکنندگان به سودکنندگان در چند کارگزاری بزرگ آمریکایی معلوم میشود که در سالهای اخیر میانگین تعداد متضررین حدود ۷۰٪ و سودکنندگان حدود ۳۰٪ بود. این دادهها مربوط به چهار دورهٔ سهماهه جمعآوری شدهاست. لازم است ذکر شود که از سال ۲۰۱۱ تاکنون کلیه کارگزاران تحت نظارت NFA در آمریکا موظف به محدود کردن استفاده از ضریب اهرمی تا حداکثر ۱:۵۰ برای مشتریان خود میباشند. این بدین معناست که مشتریای که در یک کارگزاری آمریکایی مبادرت به باز کردن حساب معاملاتی مینماید حداکثر میتواند تا ۵۰ برابر موجودی خود معامله جدیدی را باز نماید.
بررسی اطلاعات به دست آمده نشان میدهد درصد کل متضرران از سهماهه آخر سال ۲۰۰۹ تا سه ماه اول ۲۰۱۳ در کارگزاریهای بزرگ آمریکایی، پس از گذشت چند ماه از تصویب قانون ضریب اهرمی ۱:۵۰ توسط CFTC، تعداد متضرران حدود ۵٪ کاهش پیدا کرد. اکثر کارگزاران برای جذب مشتری جدید پیشنهاد استفاده از ضریب اهرمی بالا به مشتریان میدهند (۱:۵۰۰، ۱:۲۰۰، ۱:۱۰۰، ۱:۵۰، ۱:۲۵) و بطور معمول مشتریان در کارگزاری مصرف میشوند و در درازمدت سرمایه خود را از دست میدهند.
دو روش اصلی برای تحلیل و پیشبینی بازار وجود دارد:
تحلیل تکنیکی (technical Analysis) به بررسی، مطالعه و ارزیابی رفتارهای بازار و تغییرات قیمتهای پیشین برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده است. تحلیل تکنیکی در زمینه ارز، سهام، کالاها، ابزارهای مشتقه یا هر موضوع قابل داد و ستدی که متأثر از نیروهای عرضه و تقاضا باشد قابل استفاده است.
در تحلیل بنیادین بازار سرمایه (fundamental Analysis) به بررسی و ارزیابی عوامل اقتصادی و سیاسی موجود و مطالعه تأثیر احتمالی آن بر بازارهای مالی میپردازد. معاملهگر این مکتب تحلیلی تمایل دارد تا بواسطه مطالعه عوامل و محرکهای اقتصادی و سیاسی به پیشبینی تأثیر احتمالی این عوامل بر نوسانات آتی بازار پرداخته و از مزیت اطلاع از آخرین اخبار به بهترین نحو استفاده نماید.
لینک کوتاه مطلب: کپی کنیدhttps://clixori.com/?p=4047
اکنون یک تحلیلگر هوشمند در کنار شماست